چگونه متاورس (و فیزیک کوانتومی) می تواند ثابت کند که جهان ما جعلی است
مدیر سایت۱۴۰۱-۰۱-۲۷۱ نظر374جهان ما جای مسخره ای است. اینجا جایی است که همه احمقانه ترین چیزهایی که از آنها آگاه هستیم اتفاق می افتد. و مهمترین چیز در میان حماقت ها، ایده حیرت انگیز زمان است.
اشتباه نکنید، متاورس یک ثانیه قوی است. به خصوص رویکرد ناکارآمد متای فیس بوک برای ساختن آن.
اما زمان حتی عجیبتر از تغییر نام شناختهشدهترین شرکت فناوری جهان به چیزی است که به معنای واقعی کلمه «خودارجاعی» است.
زمان برعکس خود ارجاعی است. اگر به شکل فیزیکی و محسوسی وجود داشته باشد، ممکن است در یک جهان شبیهسازی شده زندگی کنیم – لایه سفارشی خودمان در فراجهان. این ممکن است عجیب به نظر برسد، اما در واقع بسیار شهودی است.
در این سناریو، به هر دلیلی، شخصی یا چیزی واقعیت شبیه سازی شده را ایجاد کرده و ما را در آن قرار داده است. این واقعیت از تکه های مجزای فضازمان ساخته شده است. از دیدگاه ما، این فضازمان بستر جهان ماست. از نظر سازنده، این بیت ها هستند که داده های ما را می سازند.
همه اینها این سوال را ایجاد می کند: اگر زمان وجود نداشته باشد چه؟ اگر زمان فقط یک اندازه گیری باشد و ما در واقعیت پایه زندگی کنیم چه؟ اگر این درست بود، باید بفهمیم واقعیت از چه چیزی ساخته شده است.
و اینجاست که مفاهیم فیزیک مانند نظریه ریسمان، جهانهای موازی، و ماده تاریک وارد میشوند. آنها همه راههای نظری برای توضیح نیاز به توصیف جهان با انواع عباراتی هستند که میتوانیم شهود و بازآفرینی کنیم.
با این حال، اگر جهشی داشته باشیم و فرض کنیم که زمان وجود دارد، مقاله بسیار جالبتری است.
زمان چیست؟
ما مفهوم فضای زمانی را به عنوان تکه های گسسته به طور گسترده در اینجا در Neural پوشش داده ایم.
با این حال، اجازه دهید به این بسنده کنیم که هیچ تعریف تجربی از زمان وجود ندارد که میل ما را برای تعیین مکان آن در جهان خود برآورده کند.
ما باید مفهوم زمان را از چارچوب مرجع قابل اندازه گیری بیشتری ببینیم.
بیایید یک ویدیوی یک ثانیهای از یک قاصدک در حال تاب خوردن در نسیم تصور کنیم.
حتی اگر یک ثانیه مدت زمان بسیار کوتاهی است، هنوز زمان زیادی برای چشمان و مغز ماست تا هر حرکتی را تشخیص دهد و بفهمد دقیقا چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
ادامه دهید، آن را امتحان کنید: چشمان خود را ببندید و سعی کنید یک قاصدک در حال نوسان را در حالی که یک “یک هزار” کامل را در سر خود می شمارید، به تصویر بکشید. دیدن؟ شدنی است
اگر تخیل شما یک تلویزیون HD استاندارد و معمولی بود، آن ویدیو را با نرخ تازه سازی ۶۰ هرتز نمایش می داد. و اگر ویدیو تحت رایج ترین تنظیمات ضبط می شد، با سرعت ۲۴ فریم در ثانیه (FPS) یا ۳۰ نمایش داده می شد.
بیایید دو واقعیت دیگر را به ترکیب اضافه کنیم قبل از اینکه همه را با هم جمع کنیم و توضیح دهیم که این اعداد به چه معنا هستند.
دانشمندان بر این باورند که چشم انسان می تواند تقریباً ۳۰-۶۰ فریم در ثانیه را درک کند.
آزمایشها نشان میدهد که برخی از افراد ممکن است حتی بتوانند حرکت را تا ۷۵ فریم در ثانیه درک کنند.
اگر فرض کنیم جهان از تکه های مجزای فضازمان تشکیل شده است، می توانیم حداکثر نرخ فریم را تئوری کنیم.
متأسفانه ما در حال حاضر هیچ راهی برای تخمین تعداد FPS در جهان یا واقعیت پایه نداریم. ما میتوانیم از نظر اندازهگیریهایی مانند سرعت نور یا اندازه یک واحد پلانک صحبت کنیم، اما نمیتوانیم مطمئن باشیم که هر یک از این افراطهای درک شده، محدودیتهای واقعی در جهان را نشان میدهند.
مهم نیست چه اتفاقی می افتد، ما به دلیل دیدگاه محدودمان درگیر فرضیات هستیم.
این چه ربطی به متاورس دارد؟
ما در یک آکواریوم ماهی هستیم که سعی می کنیم موقعیت نسبی خود را نسبت به دنیای خارج درک کنیم. از دیدگاه ما، جهان حداقل از دو مجموعه قانون متفاوت پیروی می کند – فیزیک نیوتنی و فیزیک کوانتومی. اما اگر ما فقط بخش کوچکی از کل تصویر را ببینیم چه؟
اسپیریدون میچالاکیس، فیزیکدانی که در مورد فیلمهای مرد مورچهای مارول مشاوره کرده است، اخیراً این مفهوم را با الکس آباد سانتوس از وکس در میان گذاشته است:
فرض کنید ما فقط ۱۰۰ فریم در ثانیه را درک می کنیم، چیزی شبیه به آن. ما میتوانیم از زندگیها و انتخابهایی که میکنیم آگاه باشیم، اما نرخ فریم جهان که در آن میتوانی بین خطوط زمانی مختلف سوسو بزنی، ۴۰ مرتبه بزرگتر از آن است. این یکی با ۴۰ صفر است.
سپس بهترین تقریب را انجام می دهیم.
همه ما در تلاشیم تا با تماشای ابتدا و انتهای فیلم، اولین و آخرین فریم، طرح جهان را بفهمیم. ما فقط به بهترین شکلی که می توانیم بین این دو را بازسازی می کنیم. اینجا جایی است که چندجهانی پنهان می شود. در بین قاب ها پنهان می شود. راستش را بخواهید، من فکر میکنم که نرخ فریم جهان واقعاً بینهایت است، نه حتی متناهی، بسیار بسیار بزرگ. و ما از آن بسیار دور هستیم.
در ۳۰ سال دیگر، تمایز بین واقعیت مجازی و واقعیت بدون نوعی بافر غیرممکن است که نشان دهد کدام یک را درک می کنید.
در حال حاضر، میلیونها گیمر برای نمایشگرها و کارتهای گرافیکی که قادر به اجرای بازیها با نرخ فریم بیش از ۱۲۰ فریم بر ثانیه و نرخ تازهسازی بیش از ۱۲۰ هرتز هستند، قیمتهای عالی میپردازند، علیرغم این واقعیت که هیچ نشانهای وجود ندارد که چشم یا مغز انسان بتواند حرکت را درک کند. با این نرخ ها
چرا؟ چون ما می توانیم. احتمالاً شخصی نوعی مزیت ثانویه را برای افزایش نرخ فریم نشان داده است که فروش این سیستمهای گونزو را به گیمرهای بیش از حد نیاز به اندازه کافی آسان کرده است.
در برخی مواقع، اگر محدودیتهای FPS و نرخ تازهسازی را بالا ببریم، سیستمهایی را توسعه میدهیم که قادر به نمایش گرافیک با وضوح و نرخ فریمی است که هیچ انسانی نمیتواند درک کند – که به نظر میرسد بسیار شبیه ضبط یک آلبوم موسیقی کامل با آهنگها باشد. و فرکانس هایی که نمی توانیم بشنویم.
اما این سیستمها میتوانند در آموزش هوش مصنوعی برای تشخیص تفاوتهای ظریف در سطح کوانتومی (یا به قول Ant-Man در «قلمرو کوانتومی») مفید باشند که انسانها نمیتوانند – حتی اگر خودشان را کوچک کنند.
نتیجه این است: یک روز، شاید ۳۰ سال دیگر… شاید ۳۰۰ سال… این امکان وجود دارد که تلاش ما برای ساخت قوی ترین متاورس ممکن – تجربه ای غوطه ور که فراتر از فریب دادن قشر بینایی انسان است – حقیقت اصلی را در اختیار ما قرار دهد. واقعیت پایه
اگر زمان واقعاً تکههای گسسته باشد، معماران متاوره در نهایت میتوانند هوش مصنوعی را آموزش دهند تا نرخ فریم کیهان را شمارهگیری کند و تک تک تکهها را به معنای واقعی کلمه ببیند.
و با بازسازی متاجهان از تکه های دیجیتالی که تکه های فضای زمانی کیهان را از نظر اندازه، سرعت و جرم تقلید می کنند، می توانیم یک مدل یک به یک از جهان خود را در داخل جهان خود ایجاد کنیم.
این تقریباً به طور قطع نشان می دهد که جهان ما یا بخشی از یک چندجهانی فیزیکی است یا اینکه شبیه سازی است. و چندجهانی که ما خلق کردیم؟ این یک شبیه سازی در داخل یک شبیه سازی خواهد بود. می توانید ببینید این به کجا می رود.
سپس دوباره، شاید زمان گسسته نباشد. اگر اینطور است، پس همه این صحبت ها در مورد FPS و وضوح موضوع بحث برانگیز است. اگر هیچ تکه ای وجود نداشته باشد، نمی تواند بین آنها شکافی وجود داشته باشد. و این بدان معناست که هیچ فریمی وجود ندارد.
پینگ بک: آموزش حذف یا غیرفعال کردن حساب توییتر – آرپسه