من اخیراً ۲۸ سالگی خود را جشن گرفتم و احساس اضطراب داشتم که با افرادی که یک سال است با آنها صحبت نکرده ام، صحبت های کوچکی انجام دهم. خدا را شکر برای پیام های واتس اپ؛ بیشتر مردم بر آن تکیه می کنند. با این حال، برخی هنوز اصرار دارند که با شما تماس بگیرند تا تیک تاک ساعت بیولوژیکی شما را به شما یادآوری کنند.
به عنوان یک کودک، من از توجهی که در آن روز به من می شد خوشم می آمد. بخش مورد علاقه من دریافت آرزوها و کارت ها و پیام ها از همه بود. اما وقتی بزرگ شدم، جایی در طول مسیر، آن قسمت از خودم را از دست دادم. چند سالی است که تولدم را از تمام پروفایل های شبکه های اجتماعی ام حذف کرده ام. اعلانهای روز من اکنون ساکتتر شدهاند و من آن را به این شکل ترجیح میدهم.
کسب طلاعات بیشتر: نحوه افزایش درآمد: ۹ روش خلاقانه برای سال ۲۰۲۳
۱۴ ساله بودم که عایشه بانرجی را در فیلم بالیوودی بیدار سید تماشا کردم که به جشن تولدش نه گفت. او مهمانی نمیخواست، اما نمیخواست تنها باشد. ایده او از جشن تولد “tum, mai aur do cup chai” (“تو، من و دو فنجان چای”) بود. به عنوان یک نوجوان ۱۴ ساله، فقط از استقلال عایشه می ترسیدم. به عنوان یک جوان ۲۸ ساله امروز، من همچنین به نیاز او به یک تولد صمیمی ارتباط دارم.
تولدها البته در خلاء وجود ندارند. تجربیاتی که ما در دوران رشد داریم، خانوادهها و شخصیتهای خودمان بر احساس ما در مورد آن روز تأثیر میگذارند. برای مثال شریک زندگی من هرگز تولدش را جشن نگرفته است. او فکر می کند که هنوز کار خوبی انجام نداده است تا بتواند وجود خود را جشن بگیرد. پدرم همیشه می گفت تولدها یادآوری هستند که یک سال از زندگی شما کم می شود. از طرف دیگر، مادرم هنوز هیجانی شبیه به کودک دارد.
گاهی اوقات، احساس ما نسبت به روزی که به دنیا آمدهایم نیز با تجربه بیشتر جهان تغییر میکند. آمیت سینها، که سرپرست دیجیتال یک فرنچایز IPL است، میگوید: «من هرگز از توجه ناگهانی در روزهای تولد خوشم نمیآمد. “انتظار و فشار برای داشتن روحیه شاد مرا آزار می داد. اما پس از از دست دادن مادرم در سال ۲۰۱۹ و پدرم در سال ۲۰۲۱، چیزی تغییر کرد. من ناگهان دو نفر را که مسئول تولد و تولد من بودند از دست دادم. بعد از آن، گذراندن روز با افرادی که دوستشان دارم برایم مهم شده است.»
نامراتا، نویسنده و ویراستار، نیز در دوران بزرگ شدن رابطهای مشکل با تولد داشت و تنها در سالهای آخر زندگیاش شروع به جشن گرفتن این روز کرد. من از یک خانواده ناکارآمد هستم که هیچ وقت جشن تولد گرفته نمی شد. علاوه بر این، من در ستاره ای بدبخت به دنیا آمدم که منجر به منفی شدن بیشتر در حوالی تولدم شد. من با نفرت از تولد بزرگ شدم.» او به یاد می آورد. او میافزاید، تنها زمانی که “چرا” مرتبط با حملات پانیک و اضطراب در روز تولدش را کشف کرد، شروع به جشن گرفتن آنها کرد تا “خودم را درمان کنم”.
این تنها بخشی از طیف عظیمی از تجربه تولد است یا نه. چند سال پیش متوجه شدم مادربزرگم تولد واقعی خود را نمی دانست. همه او را در ۲۶ ژانویه آرزو می کنند، که همچنین روزی است که قانون اساسی هند اجرا می شود. والدین او تاریخ دقیق تولد او را به خاطر نداشتند، و در اوایل دهه هفتاد، برای برخی اسناد رسمی، خودسرانه فقط ۲۶ ژانویه را انتخاب کردند.
بسیاری از افراد مسن در اطراف من داستان مشابهی دارند، که باعث می شود به این فکر کنم که آیا یادآوری و جشن گرفتن روزی که در آن متولد شده اید، همیشه همان پدیده ای نبوده که امروز می بینیم؟ بسیاری از خانواده ها روز تولد خود را بر اساس تقویم های هندی جشن می گرفتند، با نام مستعار “تولد ستاره”، تعیین تاریخ ثابت برای آنها در تقویم میلادی دشوارتر می شود – یا شاید این کار فقط توسط یک بخش از جامعه انجام می شد.
نیتین ساندار، یک سازنده محتوا، برداشتی کاملاً فلسفی از تولد دارد. او میگوید: «با بزرگتر شدن، متوجه میشویم که آنقدرها هم خاص نیستیم. ما تنها یکی از ۸ میلیارد ذره غبار شناور در اطراف هستیم. در روزهای تولد، ما وانمود می کنیم که خاص هستیم و موسسه در شرایط عادی کار می کند. دوستان و خانواده ما در روز تولدمان احساس خاصی به ما می دهند تا لطف آنها را جبران کنیم. خنده دار است، اما به نوعی زیباست.»
مانند هر چیز دیگری، جشن تولد نیز تحت تأثیر سلسله مراتب اجتماعی است. گفتگو با ماهیما وشیشت، نویسنده زن در هند، مرا به یاد آن انداخت. وشیشت می گوید: «تا سال قبل از تولد فرزندم در مورد تولدم هیجان زده بودم. “اولین تولد پس از آن در هاله ای از افسردگی پس از زایمان سپری شد. الان از آن بیرون آمده ام، اما هنوز احساس نمی کنم اطرافیانم، از جمله من، تولدم را با هیچ هیجانی ببینند. بهعنوان نویسنده داستانهای زنان، نمیدانم که آیا این برای اکثر مادران صادق است یا خیر.»
در حالی که وشیشت در مورد تجربه یک مادر جوان صحبت می کرد، سواتی گوسوامی، نویسنده آزاد، تأثیر ازدواج و جابجایی شهرها در تولدها را برجسته کرد. من ۳۷ سال دارم و در شش تا هفت سال گذشته، علاقهام به جشن تولدم را از دست دادهام. من فکر میکنم این فقط به سن مربوط نمیشود، بلکه ازدواج و تغییر شهر و دوستان هم به آن مربوط میشود. داشتن یک دایره (از دوستانی که) به اندازه کافی نزدیک به جشن تولد هستند (فوراً زمانی که به شهر جدیدی نقل مکان می کنید اتفاق نمی افتد).
هرکسی که با آنها سخاوتمندانه صحبت میکردم، داستانهای تولد، تجربیات و اضطرابهایشان را با من در میان گذاشتند و احساس میکردم دیده شدهام. همچنین متوجه شدم که برخی از آنها راه های زیبایی برای کنار آمدن با این اضطراب پیدا کرده اند.
یک ایده مشترک به اشتراک گذاشته شده این بود که به افراد وابسته نباشید تا روز را برای شما تنظیم کنند، زیرا می تواند منجر به ناامیدی غیر ضروری شود. شادما شیخ، روزنامهنگار فناوری و یکی از بنیانگذاران FactorDaily، درباره مسئولیت تولدش گفت: «در بزرگتر شدن، یکی از خوبترین افرادی بودم که همیشه برای تولدها تبلیغات میکردم و بهترین سورپرایزها را برنامهریزی میکردم. بعد از ازدواجم، بدیهی است که فشار بر شریک زندگیم برای برنامه ریزی یک سورپرایز، دعوت دوستان و گرفتن یک هدیه تا زمانی که متوجه شدم فشار زیادی روی او بوده است. تا زمانی که به دوستان و خانوادهام گفتم که مسئولیت روزم را بر عهده دارم، اضطراب روز تولد برای من یک چیز بود.
Sreepathy Paliath که مسئول بازاریابی در Foodsta Kitchens است نیز در مورد عدم وابستگی به مردم و داشتن روال تولد خود صحبت کرد. “من مدت زیادی است که یک روال تولد را دنبال می کنم، که اساساً این است که روز را صرف کارهایی کنم که دوست دارم. وقتی بزرگتر شدم، متوجه شدم که لازم نیست نگران سرگرم کردن مردم باشم. متاسفم اگر خودخواهانه به نظر می رسد، اما در روز تولدم، فقط آنچه می گویم می شود.»
در یک دنیای ایده آل، اضطراب تولد نباید یک چیز باشد. اما تا زمانی که به آنجا نرسیدیم، فکر میکنم بیخطر است که از توصیههای پالیث برای داشتن یک برنامه روتین تولد که به ما شادی میدهد، عمل کنیم. این می تواند به معنای گذراندن روز با افرادی باشد که دوستشان داریم. همچنین می تواند به معنای جمع شدن در رختخواب به تنهایی برای تماشای فیلم های مورد علاقه ما باشد. هر دو باید خوب باشند زیرا مهربانی با سفرهای فردی خود و اولویت دادن به خود هرگز نباید خودخواهانه تلقی شود.
دیدگاهتان را بنویسید