چگونه با احساسات خود ارتباط برقرار می کنید؟ در اینجا یک آزمایش ساده برای کمک به تعیین آن وجود دارد. همانطور که سوال بعدی را که از شما دارم می خوانید، توجه داشته باشید که تمرکز و آگاهی شما به کجا تغییر می کند. سوال این است: در حال حاضر چه احساسی دارید؟
کمی مکث کنید به خودتان توجه کنید و ۳ کلمه ای که در پاسخ به سوال به ذهنتان رسید را یادداشت کنید. اگر کلماتی که یادداشت کردید «خوب»، «بهتر»، «فکر کنم»، «خسته» یا «گرسنه» معمولی نبودند، شما جزو معدود افرادی هستید که میتوانید احساسات خود را بدون روشنفکری شناسایی کنید. تعجب خواهید کرد که بدانید چه تعداد از مردم در نهایت «فکر» می کنند و افکار خود را بیان می کنند، حتی وقتی از آنها دعوت می شود که «احساس» خود را به اشتراک بگذارند.
«احساسات انرژی در حرکت هستند. آنها باید از طریق ما حرکت کنند، به طور کامل احساس شوند و بیان شوند. در غیر این صورت، آنها در قسمتهای مختلف بدن ما ذخیره میشوند و احساسات سرکوبشده در طول زمان نه تنها بر سلامت ما بلکه بر روابط، کار، و توانایی لذت بردن و زندگی کامل از زندگی ما تأثیر میگذارد.» حرفه ای بودن و بنیانگذار Ripple Effect در بمبئی. تاکور میگوید: «متاسفانه، بهعنوان یک جامعه، نه هوش هیجانی به ما آموزش داده میشود و نه تشویق به تمرین آن میشود.
هوش عاطفی به طور کلی به عنوان توانایی فرد برای تشخیص و ایجاد زمینه عواطف خود و عواطف دیگران تعریف می شود. بنابراین، هم هوش درون فردی و هم هوش بین فردی است. در حالی که هوش عقلانی ما بر حقایق و استدلال منطقی متمرکز است، هوش هیجانی به نحوه به کارگیری آن حقایق و استدلال مربوط می شود. سنگ بنای هوش هیجانی، خودآگاهی، خود مدیریتی و آگاهی اجتماعی است.
کسب اطلاعات بیشتر: چرا باید حمام یخ داشته باشید
درک خودآگاهی، خود مدیریتی، آگاهی اجتماعی
تاشا اوریش روانشناس سازمانی آمریکایی در تحقیقات خود دریافت که ۹۵ درصد از مردم فکر می کنند که خودآگاه هستند، اما تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد در واقع این گونه هستند. او دریافت که کار با اعضای تیم که خودآگاه نیستند، می تواند موفقیت تیم را به نصف کاهش دهد و منجر به استرس بالا و سطوح پایین انگیزه شود. خودآگاهی باید با خود مدیریتی تکمیل شود، که می توان آن را پرورش آگاهانه توانایی پاسخگویی به احساساتی که در زمینه های مختلف در ما ایجاد می شود، توصیف کرد.
در غیاب این قابلیت پاسخگویی، فرد می تواند در نهایت به موقعیت ها واکنش نشان دهد که منجر به اختلال در روابط و فضاهای سازمانی شود. رهبرانی که فاقد این ظرفیت هستند، اغلب نسبت به همتایان و همکاران خود در محل کار واکنش نشان می دهند.
آگاهی اجتماعی یا هوش زمینه ای توانایی هماهنگ کردن و درک احساسات سایر افراد اطراف شما و پویایی های سازمانی است. آنچه به عنوان تجربه همدلی توسط مردم توصیف می شود، اغلب نتیجه تمرین آگاهی اجتماعی است. این توانایی به فرد اجازه می دهد تا با آگاهی از احساس درونی خود و همچنین احساس موقعیت عاطفی طرف مقابل، انتخاب کند. این امر به ویژه برای رهبران بسیار مهم است تا به آنها کمک کنند تا با هر کسی که با آنها درگیر هستند، طنیناندازی ایجاد کنند.
“Nava Rasas” را احساس کنید
من از طریق مجموعهای از برنامههای طراحی شده توسط مربیم راگو آنانتانارایانان، دانشمند رفتارشناسی و یکی از بنیانگذاران Ritambhara Ashram در کوتاگیری، تامیل نادو، با قدرت مناظر احساسی درونم آشنا شدم. برنامه ها به من این امکان را دادند که ارتباط عمیق تری بین احساسات، شفا و رفاه در درون خودم کشف کنم. همچنین من را با تمرینهایی از یوگا و ناتیا شاسترا آشنا کرد که نگاه من به هوش هیجانی و رفاه را تغییر داد.
در طول سالها، هم در فعالیتهای درمانی و هم در زمینه مربیگری مشاهده کردهام که بسیاری از بیماریها در افراد اغلب در نتیجه سرکوب احساسات طبیعی آنها شروع میشود. شرطی شدن اجتماعی در طول سال های رشد ما نقش مهمی در این امر ایفا می کند. کودکان اغلب هنجارهای اجتماعی خاصی را وارد می کنند. این منجر به آن می شود که آنها (ناخودآگاه) به خود اجازه می دهند تا احساسات خاصی را تجربه کنند در حالی که برخی دیگر را مسدود می کنند. برخی از رایجترین راههایی که در آن این نوع سرکوب اتفاق میافتد، زمانی است که بزرگان خانواده یا افراد مرجع در مؤسسات آموزشی جملاتی مانند «پسرا گریه نمیکنند»، «دختران با صدای بلند نمیخندند» یا «برای نشان دادن» بیان میکنند. خشم این است که آدم بدی باشی».
هم یوگا و هم ناتیا شاسترا فرد را تشویق می کنند که جشن بگیرند و همه راساها یا احساسات را احساس کنند. در زیبایی شناسی هندی، ناوا راسا یا نه احساس به عنوان دریچه ای ارائه می شود که از طریق آن می توان به دنیای احساسات و عواطف نگاه کرد. به گفته ناتیا شاسترا، هشت احساس اولیه پایه نهم یعنی śāntam است. ناوا راسا عبارتند از: ویرا (شجاعت)، شرنگارا (عشق)، راودرا (خشم)، بیبهاتسا (انزجار)، هاسیا (خوشحالی یا شوخ طبعی)، کارونیا (شفقت)، ادبوتا (عجب)، بایاناکا (ترس) و śāntam (آرامش). ).
همسویی بین تجربه درونی فرد با بیان بیرونی برای تجربه توانایی پاسخگویی بیشتر و انتخاب پذیری در عمل ضروری است. آچاریای مشهور یوگا، تی کریشناماچاریا، میگوید: «یک فرد سالم کسی است که بتواند تمام راساها را همانطور که در آنها بوجود میآید احساس کند و پس از تجربه هیجانی به حالت شنتم بازگردد.»
از طریق هنر به احساسات دسترسی پیدا کنید
هنرهای نمایشی مانند موسیقی، هنر و تئاتر می تواند به ما کمک کند تا به احساسات خود در سطحی عمیق تر و ظریف تر دسترسی پیدا کنیم. در طول سالهای قرنطینه کووید-۱۹ در سالهای ۲۰۲۰-۲۱، من یک برنامه کاری درونی با نوازندگان Shruti Bode و Aarti Sivakumar طراحی کردم، جایی که ما راگاهای مختلف موسیقی کلاسیک هندی و احساساتی را که برانگیختند بررسی کردیم. این برنامه شرکت کنندگان را قادر می سازد تا با الگوهای بیان عاطفی و تجربیات خود کار کنند و احتمالات جدید را کشف کنند.
“من متوجه شدم که در حال گذر از احساسات فراوانی از خلسه تا مالیخولیا عمیق هستم. من متوجه شدم که وقتی الگوهای زندگی را از فضای کنجکاوی و نه ترس کاوش می کنید چقدر آزاد است.» یکی از شرکت کنندگان که نمی خواست نامش فاش شود، گفت. اما هیچکس نمیتوانست آن را بهتر از زارای هشت ساله که همراه با مادرش برای عقبنشینی تگ کرده بود بیان کند. «وقتی احساسات بزرگ زیادی دارید، مغز عاطفی شما کنترل میشود. مانند مغز معمولی ما عمل نمی کند. اگر چیزی را احساس کنید، آن احساس از مغز عاطفی شما عبور می کند و به صورت عمل ظاهر می شود.
هوش عاطفی در محل کار
تحقیقات نشان میدهد که در یک محیط شرکتی، هر تعارض بدون رسیدگی میتواند حدود هشت ساعت از وقت شرکت را، هر روز، در شایعات و سایر فعالیتهای غیرمولد تلف کند که روحیه و منابع کارکنان را برای شرکت کاهش میدهد.
تماس گرفتن با احساسات بدن، برچسب زدن به احساسات، ایجاد فضای امن برای خود برای تخلیه احساسات، و اعتبار بخشیدن و پذیرش احساسات خود قبل از اینکه فکر کنید چگونه با آنها برخورد کنید، برخی از اقدامات ساده هستند که هر کسی می تواند در آن اتخاذ کند. تاکور می گوید: برنامه روزانه آنها برای پرورش هوش هیجانی است. در دنیای جهانی شده که اکثر ما در معرض زمینه های فرهنگی متنوع هستیم، پرورش هوش هیجانی در ایجاد اعتماد و ایجاد ارتباطات عمیق انسانی بسیار مهم است.
نویسنده: Hariprasad Varma
دیدگاهتان را بنویسید