در ده سال گذشته توانسته ام به دور دنیا سفر کنم و حقوق بگیرم.
مطمئناً، این بیماری همهگیر در برنامههای سفر من در سال گذشته یا بیشتر تأثیر گذاشته است و من تنها نیستم.
اما با توجه به اینکه اکثر کشورها اکنون برای مسافران باز هستند و حتی استرالیا به احتمال زیاد مرزهای خود را در سال جدید باز خواهد کرد، فکر کردم اکنون زمان خوبی است تا با هر کسی که علاقه مند به انجام همین کار است صحبت کنم، دقیقاً چگونه این کار را انجام دادم.
من هیچ علاقه ای به نگه داشتن این اطلاعات برای خودم ندارم. در واقع، من حتی ایمیلهایی را که به هتلها و هیئتهای گردشگری ارسال میکنم، زمانی که میخواهم رایگان بمانم، به شما نشان خواهم داد.
من به عنوان فردی که در یک شهر کوچک بزرگ شدهام و امید زیادی به سفر انفرادی دنیا داشتم، نه تنها خوشحالم که چگونه سفر را به شغل تمام وقت خود تبدیل کردم، بلکه احساس وظیفه میکنم که چنین چیزهایی را بسازم. در دسترس تر
بنابراین با آن، در اینجا هیچ چیز نمی شود!
کسب اطلاعات بیشتر: روش درخواست و دریافت وقت سفارت ها
من در سال ۲۰۱۲ شروع کردم
من وبلاگ خود را با نام World of Wanderlust در سال ۲۰۱۲ راه اندازی کردم.
اینترنت در آن زمان متفاوت بود و رسانه های اجتماعی هنوز در روزهای اولیه خود بودند.
اینستاگرام دو سال بود که وجود داشت، اما واقعاً در آوریل ۲۰۱۲ محبوب شد. تقریباً در این زمان بود که چند بلاگر فشن بر اینستاگرام تسلط داشتند. افراد مشهور به سختی شروع به استفاده از این برنامه کرده بودند و بسیاری از آنها تا سال بعد و بعد از آن حساب کاربری ایجاد نکردند.
این زمانی قبل از تأثیرگذاران بود، همانطور که اکنون آنها را می شناسند.
تعداد انگشت شماری از فشن بلاگرها وجود داشتند که در این برنامه مخاطب ایجاد می کردند. از جمله مواردی مانند Tuula Vintage، Gary Pepper Girl و The Blonde Salad، به نام چند موردی که به ذهن می رسد. این فشن بلاگرها در سراسر اروپا با هواپیما در هتل های شیک اقامت می کردند و در نمایشگاه های مد شرکت می کردند، از میلان تا پاریس. آنها روزها لباسهایشان را با صراحت در خیابانها میپوشیدند و تا عصر در شامهای دیور که به طور کامل میزبانی میشد، شرکت میکردند.
اما من دوست داشتم این حساب ها را به دلیل دیگری دنبال کنم. به عنوان کسی که در شهر کوچکی در تاسمانی، در پایین استرالیا بزرگ شده است، زرق و برق و زرق و برق دنیای مد فراتر از من بود.
فرصتی دیدم.
من سفر این بلاگرهای مد را در سراسر اروپا برای هفته های مد و تعطیلات تابستانی دنبال می کردم، اما بیشتر به پس زمینه علاقه مند بودم تا لباس هایی که پوشیده بودند.
بنابراین تصمیم گرفتم اکانت اینستاگرام خود را راه اندازی کنم و به جای دیور، روی مقصدها تمرکز کنم.
World of Wanderlust متولد شد
در حالی که من وبلاگ خود را در دسامبر ۲۰۱۲ راه اندازی کردم، آن را به موفقیت فوری تبدیل نکردم. هیچ وقت هیچ کاری نمی کند. اما حقیقت این است که احتمالاً زمان بسیار کمتری از آنچه تصور می کنید طول کشید.
برای سال بعد، بین اتمام آخرین سال تحصیلی ام در دانشگاه رفت و آمد داشتم. من از یک دانشجوی تمام وقت به یک دانشجوی آموزش از راه دور تبدیل شدم، بنابراین می توانستم در طول ترم سفر کنم. من در آن سال سفرهای انگشت شماری را آغاز کردم – به ویتنام، بالی و اروپا.
من هزینه پروازهایم را به هر یک از این مقاصد پرداخت کردم، اما محل اقامتم اسپانسر شد. آره! در اولین سالی که وبلاگ نویس بودم، برای همه ماجراجویی هایم از هتل حمایت مالی می کردم.
من مطمئن هستم که شما تعجب می کنید، چگونه؟ چرا؟ چرا کسی بخواهد از یک وبلاگ نویس کوچک شناخته شده حمایت مالی کند (در واقع، من کاملاً مطمئن هستم که در این زمان فقط دوستان و خانواده من بودند که وبلاگ من را می خواندند).
دو کلمه: بازگشت سرمایه.
هر یک از هتل هایی که در اولین سال به عنوان یک نویسنده و عکاس آماتور میزبان من بودند، یک ROI (بازگشت سرمایه) داشتند. به جای اینکه از آنها چیزی بخواهم، به آنها گفتم که چه کاری می توانم برای آنها انجام دهم.
من تخصص خود را در زمینه نویسندگی و عکاسی، تجربیاتم در سفر، و آنچه که در ازای یک شب رایگان در هتلشان برای آنها فراهم خواهم کرد، فهرست کردم. من مشخص می کنم. من تعداد عکسهایی را که میگیرم، طول پست وبلاگ، و در معرض دید فوری آنها با نمایش در صفحههای اینستاگرام و فیسبوک من مشخص میکنم.
و گفتند بله.
مطمئناً، بسیاری از هتل ها و مدیران بازاریابی گفتند نه. در واقع، من میتوانم بگویم از هر ۴ هتل، تنها ۱ نفر حتی زحمت بازگرداندن ایمیلهای من را به خود میدهد. اما آنهایی که این کار را کردند دلگرم کننده بودند و حداقل نیمی از آنها بله گفتند. این تمام چیزی بود که برای بردن پایم به در نیاز داشتم.
روزهای اولیه وبلاگ نویسی در سفر و تأثیرگذاران
از آن زمان خیلی چیزها تغییر کرده است. وبلاگ نویسی و تأثیرگذاری در سفر به یک حرفه کامل تبدیل شده است.
آن موقع، قضیه فرق می کرد.
کاری که من انجام می دادم بسیار متفاوت تلقی می شد – یک تغییر واقعی در وضعیت موجود. تعداد انگشت شماری از وبلاگ نویسان سفر قبلاً برای سفر پول می گرفتند، اما در آن زمان بسیار متفاوت به نظر می رسید. وبلاگهای مسافرتی بیشتر بر پستهای طولانی وبلاگ متمرکز بودند، که با چند عکس پراکنده در سراسر متن برای مرجع بسیار سنگین بودند.
بنابراین، من چه کاری متفاوت انجام دادم؟
من رویکرد بلاگرهای مد به اینستاگرام (عکسهای زیبا) را با یک وبلاگ سنتی سفر (مقالات ویژه) ترکیب کردم تا گوشهای از اینترنت از نظر زیباییشناختی دلپذیر ایجاد کنم که الهامبخش ماجراجویی شما باشد.
سپس این ایده را به شرکتهایی فروختم – مانند اپل، گوپرو، سامسونیت، هتلهای چهار فصل، هتلهای ماندارین اورینتال.
چه چیزی به آنها فروختم؟ یک لینک مستقیم به مخاطبان من. به جای پرتاب دلارهای تبلیغاتی به سمت یک مجله، آنها دلارهای تبلیغاتی را به سمت من پرتاب کردند. این باعث شد من بیشتر سفر کنم، که باعث شد در بازی تولید محتوا باشم.
این یک موقعیت برد سه گانه بود.
من باید تمام وقت دنیا را سفر کنم. خوانندگان من مجبور شدند در ماجراجویی های من به طور نایب زندگی کنند تا خودشان برنامه ریزی کنند. برندها بلافاصله به مخاطبان درگیر دسترسی پیدا کردند.
پس راز چیست؟
به شرکت ها نشان دهید که وسیله آنها برای رسیدن به هدف هستید. به آنها نشان دهید که چه چیزی از شما دریافت خواهند کرد، نه برعکس. از داده ها و یک کیت رسانه ای با دقت ساخته شده برای نشان دادن بازگشت سرمایه استفاده کنید. و از قرار دادن پوسته خود در بازی برای شروع نترسید.
دیدگاهتان را بنویسید