راز جوانی صورت با دکتر روانفر

وارد دهه پنجم زندگی ام شده ام و یک زندگی مشترک خوب و دو فرزند دوست داشتنی دارم. همیشه احساس می کردم همین چیزها برای اینکه احساس خوشبختی کنم کافی است و راستش را بگویم آنقدر دغدغه های زندگی و فکر کردن به همسر و زندگی و فرزندانم برایم مهم بود که وقتی خوب فکر می کنم ، می بینم هیچوقت در آیینه ، با دقت به خودم نگاه نکردم که متوجه شوم که غبار پیری چگونه زیبایی های چهره ام را دزدیده است. تا اینکه یک روز ، جایی این جمله را دیدم : آیا تا به حال به کشف نسخه جدید خودتان فکر کرده اید؟ نسخه جدید خودم ؟ این جمله ، مثل یک تلنگر یادم آورد که سالهاست خودم را فراموش کرده ام و فقط به فکر کارهای روزمره خانه و امور زندگی هستم. بی تاب جلو آیینه رفتم و عمیق به صورتم نگاه کردم. تازه متوجه شدم که گذر عمر ، زایمان ، بزرگ کردن فرزندان و مشغول بودن به درگیری های زندگی روزمره ، چقدر من را از خودم غافل کرده و بدون اینکه متوجه شوم ، آثار پیری ، چه بی دعوت ، روی صورتم جا خوش کرده اند. تصمیم گرفتم دست به کار شوم و مهمان ناخوانده پیری را با جراحی لیفت صورت ، از چهره ام بیرون برانم و نسخه جدید خودم را کشف کنم. داستان اکتشافی من از یک جلسه مشاوره با بهترین جراح لیفت صورت ، دکتر پریا روانفر ، شروع شد.

جلسه مشاوره با دکتر لیفت صورت

بعد از سرچ کردن و پرس و جو از دوستان و آشنایان ، یک جراح خوب و کاربلد پیدا کردم و از او وقت گرفتم. در طول جلسه ، از دغدغه هایم برای او صحبت کردم و گفتم که چگونه از خودم غافل شده بودم و ظهور آثار پیری در چهره ام ، چگونه انرژی و انگیزه ام را گرفته است. او به معاینه صورت من پرداخت و سوالاتی درباره سن و سابقه پزشکی و چیزهای دیگر از من پرسید. عکس هایی از بیماران قبلی که مثل من ، در یافتن نسخه جدید خودشان ، در این سفر اکتشافی پا گذاشته بودند را به من نشان داد. با دیدن عکس ها و صحبت های دلگرم کننده پزشک ، این سفر لحظه به لحظه برایم جذاب تر می شد و مصمم تر می شدم تا نسخه جدید خودم را زودتر کشف کنم. چون تا به حال اصلاً به جراحی زیبایی فکر نکرده بودم ، دوست نداشتم تغییراتی که قرار است در طول جراحی در صورتم داده شود ، چهره ام را از حالت طبیعی خارج کند.

روز جراحی

بالاخره روز موعود فرا رسید و بعد از مهمان بودن به مدت چند ساعت در اتاق عمل ، با یک صورت پانسمان شده ، کلینیک را به مقصد منزل ترک کردم. قرار شد بعد از چند روز ، برای باز کردن پانسمان ، به مطب دکتر بروم. قلبم تند تند می زد و به شدت هیجان داشتم. هیچ ایده ای درباره آنچه قرار بود بعد از باز شدن پانسمان ها ببینم ، نداشتم.

وقتی وارد اتاق دکتر شدم ، ساکت ساکت بودم. دکتر احوالم را پرسید ولی من دستپاچه ، منتظر بودم که پانسمان ها باز شود. وقتی دکتر پانسمان را باز کرد چنان شگفت زده شده بودم که زبانم بند آمده بود. نمی توانستم این همه تغییر طبیعی و زیبا را باور کنم. انگار به دهه دوم زندگی ام برگشته بودم و تمام خاطرات پر شور و هیجان دوره جوانی ام مثل یک فیلم از جلوی چشمانم می گذشت. خوشحال بودم. هیجان زده بودم. دلم می خواست چشم از آیینه برندارم و از آن حس و حال دوست داشتنی خارج نشوم.

این جراحی به من حس و حال دوست داشتنی داد. جوانی را خوب در خودم احساس می کنم و نسخه جدید و سفر اکتشافی ام را بعنوان هیجان انگیز ترین اتفاق زندگی ام دوست دارم.

مراقبت های بعد از لیفت صورت

پزشک به من توصیه هایی کرد و قرار شد از روز بعد آنها را انجام دهم تا نتیجه دوست داشتنی جراحی ام برایم ماندگار شود. من که به هیچ قیمتی حاضر نبودم این نتیجه جذاب را از دست بدهم ، سراپا گوش به توصیه های پزشک گوش کردم و با اجرای دقیق و مو به موی آنها یک دوره ریکاوری و بهبود موفقیت آمیز را گذراندم. دوره ریکاوری من خیلی هموار و آسان و سریع سپری شد. دکتر به من توصیه کرده بود حتی الامکان ، سرم را خم نکنم و در زمان خوابیدن ، دو یا چند بالش زیر سرم بگذارم. او همچنین به من توصیه کرده بود که از انجام کارهای سنگین تا مدتی خودداری کنم تا فشار به ناحیه جراحی شده در صورتم وارد نشود و ورم زودتر فروکش کند. همسر و فرزندان و اطرافیانم هم که از نتیجه جراحی ، بسیار راضی بودند و تغییر ایجاد شده در چهره ام برایشان جذاب و دوست داشتنی بود ، در طول مدت ریکاوری ، سعی می کردند تا به من کمک کنند تا یک دوره ریکاوری هموار را سپری کنم.

تاثیر روانشناختی جراحی

داشتن انرژی و انگیزه در زندگی خیلی مهم است و شاید بتوان گفت یکی از شروط اولیه دست یابی به موفقیت در زندگی است. ارزش قائل شدن به خودمان و احترام گذاشتن به خودمان یکی از اولویت های مهمی است که باید در ذهن مان در راس امور دیگر قرار داشته باشد و آن را نباید هیچوقت فراموش کنیم. این مورد مهم از ان جهت اهمیت دارد که می تواند مسیر عملی درستی را جلوی پای مان بگذارد.