چند هفته پیش در Manifesto for the Data Informed، یکی از پنج باور ارائه شده، آشنایی کل شرکت با معیارها به جای برون سپاری به «افراد داده» بود.
بلافاصله، ما با سؤالاتی درگیر شدیم: آیا این واقعاً مهم است؟ آیا این یک انتظار واقع بینانه است؟ چگونه یک سازمان می تواند به این مهم دست یابد؟ بنابراین، برای چند پست بعدی، به نحوه عملی کردن این آرزوی عالی خواهیم پرداخت.
مانند هر چیز دیگری در زندگی – چه مردم، چه زبان ها یا آداب و رسوم – هیچ میانبری برای به دست آوردن آشنایی وجود ندارد. تنها راه از طریق قرار گرفتن در معرض مستقیم و مکرر است.
با دادهها، اکثر تیمها ذاتاً این را درک میکنند – به همین دلیل است که داشبوردها ساخته میشوند و پیوندها در اطراف منتشر میشوند و به همه ما یادآوری میشود که «لطفاً آن را نشانکگذاری کنید و اغلب آن را بررسی کنید».
متأسفانه، مگر اینکه عنوان شغلی شما شامل کلمه داده باشد، تمرین بارگیری نشانک گفته شده اغلب در بالای لیست کارهای شما قرار نمی گیرد، حتی اگر واقعاً فکر می کنید داده ها مهم هستند! بدین ترتیب مارپیچ بزرگ مرگ داشبوردها آغاز می شود – چون استفاده نمی شوند، نگهداری نمی شوند. از آنجایی که آنها نگهداری نمی شوند، وقتی در نهایت نیاز به نگاه کردن به آنها دارید، شکسته و بی فایده هستند.
به همین دلیل است که تیمهای آگاه از دادهها برای ایجاد آشنایی با دادهها به شیوههایی غیر از اراده محض تکیه میکنند. سه مورد بزرگ عبارتند از ۱. بررسی معیارهای هفتگی، ۲. گزارش بینش هفتگی و ۳. بررسی بینش.
در این قسمت، به یکی از تاثیرگذارترین روشهای ایجاد یک تیم آگاه از دادهها میپردازیم: بررسی هفتگی معیارها.
کسب اطلاعات بیشتر: آیا در شب بیشتر احساس درد می کنیم؟
بررسی معیارهای هفتگی چیست؟
بررسی هفتگی معیارها یک جلسه تیمی همزمان برای بررسی معیارهای کلیدی برای یک محصول مقیاسپذیر و پس از PMF با حضور همه اعضای تیم عملکردی است – به عنوان مثال، PM، مهندسی، طراحی، عملیات. این نوع بررسی میتواند (و باید!) در سطح اجرایی، با مدیر عامل و مدیران سطح C اتفاق بیفتد و به تیمهای محصول منفرد تکرار شود.
بررسی هفتگی معیارها باید کوتاه و شیرین باشد (معمولاً در شروع یک جلسه تیمی معمولی بین ۵ تا ۱۵ دقیقه فکر کنید) و توسط فرد دادهای هدایت شود که گروه را از طریق معیارهای کلیدی حوزه کاری شما (مثلاً کاربر جدید) راهنمایی میکند. رشد، درآمد، نرخ تبدیل، بلیط حل شد).
این گروه باید بررسی کند که معیارهای کلیدی در چند هفته گذشته چگونه پیشرفت کرده اند، در حالت ایده آل با مشاهده یک سری نمودارهای خطی سری زمانی. ارائهدهنده همچنین میتواند چند بخش کلیدی را برای بررسی آماده کند، به عنوان مثال اگر نوع خاصی از کاربر، پلتفرم یا بازار از نظر استراتژیک برای تیم مهم است، یا اگر تیم چیزی را راهاندازی کرده است که بر بخش خاصی تأثیر میگذارد (مانند یک ویژگی جدید در یک بازار آزمایشی).
بهتر است جلسه را سبک نگه دارید. آماده سازی باید آسان باشد، در حالت ایده آل بیش از ۳۰ دقیقه نیست. بسیاری از بررسی های معیارهای عالی به سادگی با اسکرین شات های داشبورد شروع می شوند. شخص داده نباید تمام پاسخ ها را در نوک انگشتان خود داشته باشد (چرا کاربران فعال دو هفته پیش افزایش یافتند؟). خوب است که بعداً با یک پاسخ حلقه بزنید.
یک نتیجه موفقیت آمیز برای بررسی معیارهای هفتگی چیست؟
بررسی معیارها بر خلاف بررسی محصول یا جلسات تصمیم گیری است. نکته این است که یک درک مشترک از چگونگی پیشرفت تیم به سمت اهداف خود است، نه تصمیم گیری یا ایجاد آیتم های اقدام.
این یک پیشنهاد غیرعادی است، به خصوص زمانی که تیم جاه طلب (به حق!) مراقب اتلاف وقت در جلسات هستند. پس از خواندن مقاله ای مانند این و امتحان کردن این سبک از جلسات، ممکن است از خود بپرسید: آیا این جلسه واقعاً به ما در انجام کاری کمک می کند؟ معمولاً بررسی معیارهای هفتگی لغو میشود، به یک بهروزرسانی ایمیلی تنزل مییابد، یا تبدیل به بستری برای لیستهای طولانی سؤالات بعدی میشود تا گروه احساس کند کاری انجام دادهاند.
و با این حال، ما استدلال می کنیم که آشنایی با تأثیر کار تیم به خودی خود یک هدف مهم برای ایجاد یک آهنگ همزمان در اطراف است. از آنجا که ما در یک محیط تیمی کار می کنیم، داشتن زمینه مشترک در عملکردهای مختلف بسیار مهم است. نتیجه ایده آل بررسی معیارها این است که هر فرد درک مشترکی از سؤالات زیر ایجاد کند:
۱. ما در برابر اهداف خود چگونه عمل می کنیم؟
چیزهای کمی به اندازه دیدن نمودار پیشرفت هفته به هفته در جهت رسیدن به هدف هدف، یک گروه را متمرکز می کند. مراسم انجام این کار با هم اتاق را مجبور می کند تا با سؤالاتی مانند آیا ما به هدف خود برسیم؟ و آیا کار اخیر ما تأثیری را دارد که انتظارش را داشتیم؟، که در نهایت به سؤال جام مقدس می رسد: آیا استراتژی ما کار می کند؟
۲. کدام اهرم ها در رسیدن به اهداف ما مهم هستند؟
اگر مشخص بود که یک تیم چه کاری باید انجام دهد، موفقیت تضمین می شد. افسوس که دنیا اینگونه نیست.
کار تیمی خلاق یک تردمیل بینهایت از آزمون و خطا است – ایدههایی را که فرض میکنید به نتیجه دلخواه منتهی میشود ارائه دهید، سپس کار را انجام دهید تا ببینید درست میگویید یا خیر. زمانی که نتایج را در نظر می گیرید، زمانی است که یاد می گیرید مهارت های خود را تقویت کنید.
مثالی بزنید: فرض کنید ما سه ماه برای حمل و نقل ویژگی X صرف کردیم. ممکن است تصمیمی بگیریم، آیا در مرحله بعد روی Xv2 کار کنیم؟ تنها نگاه کردن به نتایج X به صورت مجزا برای پاسخ به این سوال کافی نیست. ما باید این را نسبت به سایر احتمالات در نظر بگیریم – در مورد بهبود ویژگی های A، B یا C چطور؟ زمانی که به طور منظم در مورد تأثیر کار خود از طریق بررسی های متریک فکر می کنیم، به سمت دانش غنی تر از آنچه واقعاً تجارت ما را هدایت می کند، می پردازیم.
به عبارت دیگر، یک مزیت اصلی اجرای بررسی های هفتگی معیارها این است که همه اعضای تیم تفکر محصول خود را بهبود می بخشند. برای مثال، اگر طراح بداند که CTR تقریباً ۲ برابر در مقایسه با بالا کاهش یافته است، کمتر احتمال دارد که دکمه مهمی را در پایین صفحه پیشنهاد دهد. اگر یک مهندس آگاه باشد که بارگذاری سریع یک محرک بزرگ در استفاده است، در مورد حفظ عملکرد با اجرای یک ویژگی جدید هوشیارتر خواهد بود.
۳. چه چیزی طبیعی است؟
هر کسب و کاری دارای سطوحی از نوسانات و فصلی است. به عنوان مثال، برنامههای سازمانی در روزهای هفته بیشتر مورد استفاده قرار میگیرند، در حالی که بازیهای ویدیویی در تعطیلات آخر هفته بیشتر اجرا میشوند. فرض کنید انتظار دارید ژانویه برای تجارت شما بدتر از دسامبر باشد، و همانطور که پیش بینی می شد، شاهد افت ژانویه هستید. این شیب چقدر باید باشد تا شما نگران این باشید که چیزی اشتباه است؟
آشنایی با ریتمهای عادی کسبوکار شما برای شناسایی سریع زمانی که ممکن است نیاز به اقدام داشته باشید زیرا چیزی اشتباه است، یا زمانی که احتمال دارد در اندازهگیری شما خطایی وجود داشته باشد، ضروری است. به عنوان مثال، اگر یکی از اعضای تیم گزارش دهد که آزمایش اخیر منجر به افزایش ۲۰ درصدی در Key Metric X شده است، اما میدانید که جابجایی X بسیار دشوار است، مشکوک میشوید و بیشتر بررسی میکنید. با گذشت زمان، درک درست از آنچه طبیعی است منجر به پیش بینی بهتر و برنامه ریزی آینده می شود.
اگر به خوبی انجام شود، تمرین بررسیهای هفتگی متریک، درک مشترکی از پیشرفت ایجاد میکند، نکات استراتژیک تیم را بهبود میبخشد و تشخیص سریعتر مسائل را امکانپذیر میسازد.
اما مراقب یکی از قاتلان مخفی بررسی های متریک باشید – سوالات بعدی بسیار زیاد.
برای روشن بودن، پرسیدن سؤال بخش مهمی از ایجاد آشنایی است و سؤالات خوب می تواند به اکتشافات جدید مهمی منجر شود. با این حال، همه سوالات ارزش تلاشی را که برای پاسخ دادن به آنها لازم است ندارند. طرح ده ها سوال آسان است فقط به این دلیل که می توانید و یک فرد کنجکاو هستید، اما ممکن است ناخواسته ساعت ها کار در تعقیب پیگیری ها ایجاد کنید. در عوض، سعی کنید سوالاتی بپرسید که احتمالاً منجر به تغییر در تصمیم گیری می شود.
یک آزمون تورنسل خوب برای اینکه آیا یک سوال داده ارزش پرسیدن دارد یا خیر این است: برآورد من برای خوشبینانه ترین پاسخ چیست، و اگر این پاسخ واقعی باشد چه کار خواهم کرد؟ برعکس، تخمین من برای بدبینانه ترین پاسخ چیست، و اگر این پاسخ واقعی باشد، چه کار خواهم کرد؟ اگر اقدامات شما برای هر دو سؤال یکسان است، سؤالی دارید که احتمالاً ارزش پاسخگویی را ندارد.
به عنوان مثال، این سوال را در نظر بگیرید: بدترین کشور ما کدام کشور است و در مقایسه با یک کشور متوسط چقدر بدتر است؟
اگر پاسخ بدبینانه شما این است که صادقانه بگویم، من قصد ندارم کاری با این اطلاعات انجام دهم، مگر اینکه یکی از ۱۰ کشور برتر ما باشد، ممکن است اینکه کسی وقت زیادی را صرف جستجوی نتیجه کند، ارزشش را نداشته باشد. (یک سوال بهتر ممکن است این باشد: کدام ۱۰ کشور برتر در این سه ماهه بدترین عملکرد را دارند؟)
چگونه می توانم یک بررسی هفتگی معیارها را شروع کنم؟
از نظر عملی، شروع عادت به بررسی های متریک همیشه آسان نیست، زیرا باید سایر عملکردها را متقاعد کنید که ارزش وقت گذاشتن را دارد. اگر نماینده دادهها هستید، این ایده را با فردی که مسئولیت کلی کار تیم را بر عهده دارد و علاقهمند به ردیابی پیشرفت و همسو شدن با یک هدف مشترک است، شروع کنید. این می تواند مدیر عامل، یک مدیر کل (به عنوان مثال رئیس عملیات، رئیس فروش) یا یک رهبر محصول (به عنوان مثال PM، رهبری مهندسی و غیره) باشد.
اگر خودتان فردی مستقیماً پاسخگو هستید، ایده بررسی معیارها را با شریک داده خود پیشنهاد دهید. اگر هر دوی شما موافق هستید، از بقیه اعضای تیم بخواهید که متعهد شوند که حداقل یک چهارم آن را امتحان کنند. انجام تمرین تا شروع یک جلسه تیمی از قبل موجود نیز اصطکاک را کاهش می دهد.
بررسی معیارهای شما برای شروع لازم نیست کاملاً جامع باشد. شروع را با یک شکاف ۱۰ دقیقه ای هر هفته در نظر بگیرید. نماینده داده باید آماده باشد تا دستور کار را هدایت کند و اهداف را در جلسات اولیه به همه یادآوری کند (این معیار هدف اصلی ما است … من این بخش را به شما نشان می دهم زیرا … این معیار مرتبط را به شما نشان می دهم زیرا …) از چند مورد اول استفاده کنید. جلساتی برای دریافت بازخورد در مورد مجموعه مناسبی از معیارها و برشها برای بررسی. به یاد داشته باشید: بهتر است از کوچک شروع کنید و به مرور زمان اضافه کنید تا اینکه با ورق زدن ده ها نمودار و اعداد گروه را تحت تأثیر قرار دهید. همیشه میتوانید با یک ایمیل کوتاه که خلاصهای از مواردی که در مورد آن بحث شد، همراه با پیوندهایی برای کاوش بیشتر، پیگیری کنید
دیدگاهتان را بنویسید