هنگامی که عبدالله نام پسر تازه متولد شده خود را مصلح الدین گذاشت (در سال ۱۲۱۰)، نمی دانست که جهان هستی او را به عنوان پیام آور و مصلح دنیای ادبیات برگزیده است. عبدالله به زودی درگذشت و مصلح الدین جوان تصمیم گرفت خانواده و زادگاهش شیراز را ترک کند. او میخواست در نظامیه، دانشگاه مشهور آن زمان در بغداد، عراق، دستورالعملهای برتر را جستجو کند.
اما اشتیاق زیاد او برای یادگیری تنها دلیل مهاجرت به بغداد نبود. شرایط ناامن ایران در اثر هجوم مغولان در سال ۱۲۲۵ او را در سنین جوانی مجبور به ترک خانه کرد و با فراگیری حقوق، تاریخ، علوم و فلسفه اسلامی و نویسندگی عربی، استعداد فراوان خود را نشان داد و به تدریس پرداخت. در نظامیه
او شروع به پرپیچ و خم شدن در سوریه، آناتولی، عراق، مصر کرد. سفر خود را به آذربایجان، پاکستان و هند ادامه داد. او به مکه و مدینه نیز زیارت کرد و بیت المقدس را زیارت کرد.
پس از سی سال سفر، با کوله باری از تجربیات ارزشمند، به خانه بازگشت. شیراز که اکنون روزهای آرام و آرامی را در دوران حکومت سلسله اتابکان می گذراند، به گرمی از مصلح الدین استقبال کرد. حاکم زیبای شیراز، اتابک سعد بن زنگی، او را تحسین کرد و از او دعوت کرد که به دربارش بپیوندد و مربی فرزندانش باشد. او به نشانه قدردانی، سعدی را به عنوان نام مستعار یا قلم خود برگزید.
سعدی شیرازی لسان الغیب
سعدی پنجاه ساله بلافاصله پس از اقامت در شیراز تصمیم گرفت آنچه را که در طول سالیان طولانی ماجراجویی دیده بود، بنویسد. او دوران سخت قحطی در سوریه و آنچه بر دهقانان فقیر گذشته بود را به زیبایی روایت کرد. او داستان تجارت دریاها با بازرگانان و ملوانان را تعریف کرد یا تصویری زنده از عراق و هیجان خود برای دیدن بندر بصره و رود دجله برای اولین بار ارائه داد.
سعدی داستانهای دستفروشان و کشاورزان را به یاد میآورد که در یک اتاق مشترک در مسافرخانهای دورافتاده در آدانا زندگی میکردند. او عمیقاً با بازماندگان تهاجمات مغول در آسیای مرکزی همدردی می کرد، زیرا او همین تجربه را داشت. سعدی دوران سخت خود را در مضیقه شدید به عنوان برده در زندان های صلیبیون در عکا به یاد آورد. او در سفر خود به هند از همراهی یک حاکم محلی ترک لذت برد. او همنشینی با زائران و نخبگان در بازارهای مصر و شنیدن موسیقی محلی را فراموش نکرد. گوش دادن به سخنان واعظان و روحانیون برای آشنایی با فرقه ها و عقاید دینی، دانش او را وسعت بخشیده و سعدی را مردی عالم ساخته بود.
دو سال، دو شاهکار ادبیات فارسی
سعدی بوستان (باغستان) را تماماً به صورت منظوم در سال ۱۲۵۷ نوشت. این شاهکار فارسی حول محور اخلاق اولیه انسانی می چرخد و عدالت، قناعت، سخاوت و دیگر فضایل اخلاقی را یادآور می شود.
یک سال بعد از بوستان، گلستان (گلستان) را به پایان رساند. سعدی با ترکیب اشعار و داستان های کوتاه با طرح های جالب و کلمات قابل درک، کار بزرگی انجام داد تا به عنوان معلمی مهربان به ما راهنمایی های عملی و توصیه های دوستانه ارائه دهد که امیدوار است زندگی ما و جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند.
بوستان، یکی از ۱۰۰ کتاب برتر تمام دوران
به لطف آندره دو رایر، آدام اولاریوس یا دانیل هاوارت، جهان غرب این شانس را داشت که مجذوب آثار نمایشی سعدی، این شاعر بزرگ قرون وسطایی پارسی شود. گاردین بوستان را به عنوان یکی از ۱۰۰ کتاب عالی تمام دوران معرفی کرد.
باراک اوباما با استفاده از کلمات زیبای سعدی نوروز سال ۱۳۸۸ را به ایرانیان تبریک گفت.
سعدی، استاد قصار، در این شعر معروف، با غفلت از همه موانع، به وحدت انسان ها دعوت می کند، زیرا تفاوت ها تعریف کننده بشریت است. این شعر شگفت انگیز به تالار سازمان ملل راه پیدا می کند که به زیبایی بر روی فرش دستباف ایرانی شگفت انگیز نقش بسته است.
سعدی عمر طولانی داشت و در ۹۰ سالگی درگذشت و در صومعه خود در میان باغی در شمال شرقی شیراز به خاک سپرده شد. آرامگاه باشکوه او با گنبدی آرام چشمها را به خود جلب میکند و دلها را لمس میکند. ایرانیان واقعاً این استاد بزرگ ادبیات فارسی را به خاطر هنر انکارناپذیرش در بیان مفاهیم عمیق اخلاقی، اجتماعی و اخلاقی با زبانی ساده و دقیق تحسین می کنند. انعکاس تجربیات مادامالعمر، بینشهای اجتماعی و روانشناختی در قالب حکایتهای حکیمانه هیجانانگیز، آثار سعدی را ستودنی و فراتر از زمان، منطقه و ملت کرد.
اول اردیبهشت، دومین ماه گاهشماری شمسی ایران (بیستم اردیبهشت) به استاد گفتار فارسی و به عنوان روز ملی سعدی در ایران نامگذاری شده است.
دیدگاهتان را بنویسید